علائم بحران چهل سالگی در زنان و مردان؛ راههای غلبه بر آن
ممکن است زندگی شما همانی باشد که همیشه آرزویش را داشتهاید. خانوادهتان را دوست دارید، شغل خوبی دارید و یک زندگی آرام. اما انگار یک جای کار میلنگد. با خودتان میگویید این قرارداد را که ببندم دیگر همیشه خوشحال خواهم بود. یا خیال میکنید اگر مدل ماشینتان را عوض کنید زندگیتان رنگ و بوی دیگری میگیرد. اما همه این کارها را میکنید و باز هم جز یک خوشحالی زودگذر چیزی عوض نمیشود. اشکال کار کجاست؟ بحران ۴۰ سالگی موضوع عجیبی نیست. با هم در ادامه آن را بررسی کنیم و برای درمان بحران ۴۰ سالگی راهکارهای موثری میدهیم.
اگر در چهارمین دهه زندگی خود به سر میبرید و احساس نارضایتی میکنید؛ اگر خیال میکنید زندگی را آنطور که باید پیش نبردهاید؛ اگر هر لحظه به تصمیمات گذشتهتان فکر میکنید و گاهی از آنها پشیمان میشوید؛ شما با بحران ۴۰ سالگی یا بحران میانسالی مواجه شدهاید.
اما درباره این بحران چه میدانید؟ برای غلبه بر احساسات منفی که بحران ۴۰ سالگی نصیب شما میکند آماده هستید؟
بحران ۴۰ سالگی چیست؟
بحران میانسالی بحران چهل سالگی یا بحران میانسالی هم همانند بحران دوران نوجوانی برای افراد چه خانم و چه آقا میتواند باعث بروز مشکلاتی شود. همانطور که عبور از بحران جوانی برای بسیاری از جوانان چالش برانگیز است، عبور از بحران چهل سالگی هم میتواند با چالش، فراز و نشیبهای بسیاری همراه باشد. این بحران درست در دههی ۴۰ زندگی فرد رخ میدهد. در این زمان بیشتر افراد به این موضوع فکر میکنند که چه کارهایی میتوانستند انجام دهند، اما بنا بر دلایل مختلفی از آن غافل شدند. این بحران بیشتر مربوط به آن بخش از زندگی است که فرد میتوانست آن را به بهترین شکل داشته باشد، اما اکنون آن را ندارد. تحقیقات محققان بسیاری از سراسر جهان نشان داده است که حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد مردان و زنان در سنین ۳۵ تا ۵۰ سالگی دچار این بحران میشوند. شدت و نوع این بحران در زنان و مردان متفاوت است، در ادامه با ما همراه باشید تا با مشکلاتی که این بحران میتواند برای فرد ایجاد کند، آشنا شوید.
بحران چهل سالگی دقیقا چه زمانی اتفاق میافتد؟
بحران چهل سالگی دقیقا با فوت کردن چهل شمع روی کیک تولد اتفاق نمیافتد. بلکه ممکن است بین ۳۷ تا ۵۰ سالگی به سراغ شما بیاید.
طبق نظر اکثر روانشناسان، بیشتر افراد حوالی ۴۷ سالگی با بحران میانسالی مواجه میشوند. در حقیقت، با مطالعهای که روی مردم ۱۳۲ کشور مختلف انجام شد، محققین به عدد ۴۷.۲ رسیدند: سنی که حس افسردگی یا ناکامی به اوج میرسد.
هم برای مردان و هم برای زنان، روزهای میانسالی سختترین روزهای زندگی هستند. روزهایی که منحنی احساسات ما به پایینترین نقطه ممکن میرسند. اما جای نگرانی نیست. این منحنی خیلی زود دوباره به اوج برمیگردد. کافی است بتوانید از پس چالشهای بحران ۴۰ سالگی برآیید.
علائم بحران ۴۰ سالگی
از کجا بفهمیم دچار این بحران شدهایم؟ قبل از اینکه به سراغ علائم این بحران برویم، باید بگوییم که دو نکته فوقالعاده خوب درباره زمان بحران چهل سالگی وجود دارد:
اولا: آنقدر عاقل شدهایم که زندگی خود را به درستی ارزیابی کنیم. به بیان دیگر، با دیدگاهی منطقی به روزهای گذشته و تصمیمهای خود نگاه میکنیم، نه با خامی دوران نوجوانی و جوانی.
دوما: هنوز آنقدر جوان هستیم که بتوانیم تغییرات لازم را انجام دهیم یا یکی دو تا تصمیم جدید برای زندگی خود بگیریم.
بر اساس مطالعات روانشناسی درباره بحران میانسالی، ممکن است یک یا چند تا از علائم زیر، با شدتهای کم یا زیاد، به سراغ شما بیایند.
- درباره گذشتهام احساس پشیمانی میکنم
گاهی در دوره بحران ۴۰ سالگی خیال میکنید در گذشته تصمیمهای عجولانه گرفتهاید. یا به این نتیجه میرسید که طبق نظر اطرافیان و باب میل خانوادهتان مسیر زندگی خود را انتخاب کردهاید و در هیچ راهی به خاطر علاقه قلبی خودتان قدم نگذاشتهاید.
- با شغلی که دارم به هیچجا نمیرسم
در گذشته گزینههایی فراوانی برای پیشرفت یا ترفیع شغلی پیش رویمان بود که دیگر اثری از آنها نیست. جایگاه شغلیتان را با دیگران مقایسه میکنید. از اوضاع مالی راضی نیستید و فکر کردن به پول و پسانداز برای آینده به شما استرس میدهد.
- احساسات منفی رهایم نمیکنند
حس ملال و اضطراب زیر پوستتان میدود. دیگر از سرگرمیها و تفریحات گذشته لذت نمیبرید. در برابر همه پیشنهادات سفر و مهمانی و تفریحی که میشنوید یک سوال «خب که چه!» در ذهنتان شکل میگیرد.
شاید هم خیلی سریع و با کوچکترین بهانهای عصبانی میشوید و داد و فریاد راه میاندازید. یا احساس تنهایی و انزوا میکنید و به این نتیجه رسیدهاید که هیچ کس شما را درک نمیکند.
- ظاهرم خیلی تغییر کرده است
حس میکنید دیگر ظاهر روزهای جوانی را ندارید. چروکها و موهای سفید بیشتر میشوند. اندامتان کمی بههم ریخته است و دیگر قدرت چند سال گذشته را ندارید. شاید هم چشمهایتان ضعیف شده و برای مطالعه یا رانندگی باید عینک بزنید. از این تغییرات بدن در ۴۰ سالگی وحشت میکنید و احساس میکنید سریعتر از آنچه که باید به روزهای سالمندی نزدیک شدهاید.
- درباره زندگی مشترکم تردید دارم
ممکن است شاهد طلاق گرفتن هم سن و سالهای خود باشید. یا از گوشه و کنار خبر خیانتهایی در زندگی زناشویی اطرافیانتان شنیده باشید. ممکن است میل جنسی کمتری داشته باشید، ممکن است فکر جدایی به سرتان بزند، یا احتمالات دیگر. حس ناامیدی که با از راه رسیدن بحران ۴۰ سالگی در وجود ما رخنه میکند بدون شک زندگی مشترکمان را هم تحت تاثیر قرار میدهد.
- به همه آرزوهایم رسیدهام
عجیب است مگر نه؟ ولی حقیقت دارد. همیشه احساسات منفی نیستند که جرقه بحران میانسالی را میزنند. گاهی این بحران با بهترین و مثبتترین اتفاق ممکن از راه میرسد. برای مثال، به همه آرزوها و اهدافتان که میرسید ناامید میشوید. خیال میکنید دیگر ماموریتی در این زندگی ندارید. انگار انگیزههای تلاش کردن و رو به جلو حرکت کردن را از شما گرفتهاند.
مشکلات و پیامدهای بحران چهل سالگی
این بحران بیشتر به دلیل نگرانی و استرس درباره آینده و غفلت و ندامت از انجام ندادن برخی از کارها در گذشته ناشی میشود. این بحران همراه خود مشکلاتی برای افراد ایجاد میکند، البته این مشکلات در خانمها و آقایان با یکدیگر تفاوت دارد.
بحران چهل سالگی در مردان
این بحران در آقایان همراه با تغییرات هورمونی و فیزیولوژیکی همراه است، بسیاری از روانشناسان این بحران را دوره یائسگی آقایان میدانند. ازجمله مشکلاتی که بحران چهل سالگی در آقایان ایجاد میکند میتوان به مواردی چون کاهش میل جنسی، بیحوصلگی، تحریکپذیری، کاهش حافظه، ریزش موی سر، دردهای استخوانی و… اشاره کرد. بیشتر مردان در این بحران ممکن است اضطراب و استرس خود را بروز ندهند، اما از طرفی این استرس و اضطراب باعث بیخوابی و بی حوصلگی آنها میشود.
بحران چهل سالگی در زنان
شدت مشکلات بحران چهل سالگی برای خانمها بسیار بیشتر از مردان است. در این بحران خانمها فکر میکنند که دیگر مانند گذشته جذاب نیستند و این موضوع برای روحیه خانمها بسیار آسیب زننده است. معمولا بیشتر خانمها در دهه چهل سالگی یائسه میشوند و این موضوع میتواند علاوه بر مشکلات بحران چهل سالگی، ترس از مرگ، مشکلات دیگری را هم برای فرد به همراه داشته باشد. از مشکلات بحران چهل سالگی برای خانمها میتوان به کاهش قوای جسمی، اضطراب و استرس، بیخوابی و بیحوصلگی، مسکلات زناشویی و… اشاره کرد. در مقابل مواجهه شدن با بحران چهل سالگی بهتر است خانمها آمادگی بیشتری در مقایسه با آقایان داشته باشند. به همین منظور خانمها معمولا در این دوران از غذاهای مقوی و یتامینهای بیشتری استفاده میکنند. درمان و راهکارهای بحران چهل سالگی (بحران میانسالی) زمانی که خودتان یا شریک زندگیتان به این وارد این دچار این بحران شدید، به هیچ عنوان حق ندارید که بکدیگر را سرزنش کنید. بهتر است افکار و طرز فکری که در این دوران دارید را با یک فرد بیطرف مانند مشاور در میان بگذارید تا شما را قضاوت و ملامت نکند. درست است که در این دوران تنها افکار منفی و کارهای نکرده هستند که یادآوری میشوند، اما این موضوع را به یاد داشته باشید که ممکن است در میان این افکار منفی نکات مثبتی هم نهفته باشد. بهتر است دربارهی این بحران از قبل اطلاعات کافی داشته باشید تا بتوانید به درستی و طبق اصول با افکار منفی خود کنار بیایید. علاوه بر این موضوع میتوانید با یک مشاوره یا روانشناس درباره مشکلات خود صحبت کنید. عبور از این بحران برای افراد قوی بسیار راحت است اما افرادی که کمی روحیه ضعیفتری دارند، در گذر از این بحران دچار مشکلات جدی خواهند شد. کمک گرفتن از مشاور روانشناس برای رفع بحرانها معمولا در مواجه با این بحرانها که در زندگی آقایان و خانمها، کم و بیش وجود دارد باید به یک مشاوره خوب مراجعه کنید. همانطور که گفتیم در بیشتر موارد فرد قوی است و با تکیه بر علم و دانش خود میتواند از این مرحله گذر کند. این افراد معمولا به بلوغ کامل رسیدهاند و میتوانند با توجه به دانستههای خود بحران را تجزیه و تحلیل کنند و تنها با علائم خفیف آن مواجه میشوند. برخی از افراد هستند که نمیتوانند این بحران چهل سالگی یا میانسالی را به درستی هضم کنند، بیشترین آسیب را در این میان نصیب خود فرد میشود. در این موارد فرد باید تحت مشاوره با یک روانشناس قرار بگیرد، تا از بروز مشکلات جدیتر و حادتر جلوگیری شود.
چگونه از پل لرزان بحران ۴۰ سالگی با موفقیت عبور کنیم؟
- بپذیریم آنچه را که نمیتوانیم تغییر دهیم
فرض کنید یک بلیط تئاتر و یک بلیط کنسرت برای امشب در دست شماست. هر دو اجرا توسط هنرمندان خارجی که فقط یک شب مهمان شهر شما هستند انجام میشود و شما فقط در یکی از آنها میتوانید شرکت کنید. بعد از کلنجارهای بیپایان بلاخره تصمیم میگیرید و به یکی از اجراها میروید. حقیقت اینجاست که فرقی نمیکند روبروی صحنه تئاتر باشید یا استیج کنسرت، ناگزیر به اجرایی که نرفتهاید فکر میکنید. نکند آن یکی بهتر بود؟ نکند اشتباه کردم؟
تصمیمهای زندگی هم به همین منوال پیش میروند. ما نمیتوانیم همه شغلها و مهارتها و تفریحات دنیا را با هم داشته باشیم. انتخابهای ما محدوداند. به جای آنکه با حسرت به دیگران یا گذشته خود نگاه کنیم و زانوی غم بغل کنیم، باید یاد بگیریم با انتخابهایمان کنار بیاییم و از آنها لذت ببریم.
چه خوشمان بیاید چه نه، هنوز ماشین زمانی که ما را به گذشته ببرد اختراع نشده است. همچنین، اکسیر جوانی که جلوی رخ دادن مرگ را بگیرد هم وجود ندارد!
اولین قدمی که برای گذر از این بحران روحی باید برداریم پذیرش تغییرناپذیری بخشهایی از زندگی است. ما نمیتوانیم گذشته را تغییر دهیم و نمیتوانیم از گذر زمان جلوگیری کنیم. پس چه کاری از دستمان بر میآید؟ باید واقعبین باشیم و زندگی را با همه حقایق تلخ و شیرینی که دارد در آغوش بکشیم. نه خودمان را گول بزنیم و اوضاع را بهتر از آنچه هست تصور کنیم، نه بدبینانه چشممان را روی خوبیها و جلوههای مثبت زندگی ببندیم.
- بحران ۴۰ سالگی فقط یک توقف کوتاه در مسیر زندگی است
یک کاغذ و قلم بیاورید و اهدافی که در زندگی به آن رسیدهاید را یادداشت کنید. سپس، همه دستاوردهایتان، مهارتهایی که آموختهاید، مدارکی که گرفتهاید، فعالیتهای رضایتبخش که انجام دادهاید، و … همه را از کوچک و بزرگ روی کاغذ بنویسید. با زحمت و به دست خودتان به همه اینها رسیدهاید. قدردان لحظههایی که برای این دستاوردها سپری کردهاید باشید. فراموش نکنید که همیشه عضو مفیدی برای یک خانواده، یک دانشگاه، شرکت، و یک جامعه بودهاید.
حالا یکی یا چند هدف برای سالهای پیشرو یادداشت کنید. فراموش نکنید که این بحران همیشگی نیست، پس بهتر است برنامهای برای آیندهتان داشته باشید. شاید هم دلتان بخواهد به چند هدفی که از گذشتهتان باقیمانده سروسامانی بدهید. چه بهتر! وقتی از دستاوردهای گذشتهتان لذت میبرید، انگیزه بیشتری برای ادامه مسیر میگیرید.
- آشوب ذهنتان را آرام کنید
وقتی دریا طوفانی میشود، ناخدا موقعیت بادبانها را تغییر میدهد تا از غرق شدن کشتی جلوگیری کند. بحران میانسالی درست مثل تجربه طوفان وسط دریاست. اما هر شرایط بحرانی با قرارگیری در موقعیت صحیح قابل مدیریت است.
برای خودتان وقت بگذارید و با خودتان خلوت کنید. به سفر بروید یا یادگیری، مهارت جدیدی را تجربه کنید. مطالعه میتواند ذهن شما را از آشفتگیهای میانسالی رها کند و فکرتان را برای مقابله با چالشهایش آرام و آماده کند. انجام فعالیتهای فیزیکی مختلف، از یوگا و مراقبه گرفته تا ورزشهای دیگر هم میتواند بسیار سودمند باشد.
- با روانشناس صحبت کنید
گاهی انجام فعالیتهای متنوع یا گپ زدن با همسن و سالهایمان کافی است تا به ما ثابت شود در مواجهه با این بحران تنها و بیپناه نیستیم. اما اگر شدیدا احساس افسردگی میکنید؛ تا جایی که زندگی شخصی، رابطه زناشویی و وضعیت شغلیتان دچار مشکل شده؛ یا دیگر به خورد و خوراک و ظاهر خود اهمیت نمیدهید، بهتر است از افراد حرفهای کمک بخواهید. روانشناس به شما کمک میکند تا بار دیگر فرمان زندگی خود را به دست گرفته و به روال زندگی عادی برگردید.
انجام مشاورههای فردی
در ارتباط با بحران میانسالی چون مشکلات زندگی زناشویی، ارتباط با فرزندان و… میتواند در رفع این بحران تاثیر بسیاری داشته باشد. مشاوره یک شخص بیطرف است و به دور از هرگونه سرزنش و ملامتی شما را راهنمایی میکند. علائم بحران میانسالی در مردان و زنان این بحران علائمی دارد که با بروز آنها(در زنان و مردان) میتوانید متوجه این موضوع شد که فرد به بحران میانسالی مبتلا است. ازجمله علائم آن میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- گرفتن تصمیمات متفاوت در آقایان
- افسردگی و کاهش میل جنسی در آقایان
- یائسگی در آقایان همراه با(ریزش مو، یبوست، کاهش توده عضلانی، اختلال خواب، بی حوصلگی و… )
- احساس ضعف و خستگی در زنان
- نگرانی و اضطراب درباره آینده فرزندان
- فکر بیماریهای کشنده و خطرناک در زنان
- هجوم افکار منفی در زنان
- ترس از فقر و نداری
- احساس پوچی و مصرفکننده بودن در زنان
- اضطراب، استرس، بیحوصلگی، خستگی، کسالت در زنان و آقایان
بحران میانسالی چقدر طول میکشد؟
معمولا تغییراتی که در سنین ۴۰ تا ۵۰ سالگی فرد ایجاد میشود، میتواند مرتبط به بحران چهل سالگی یا میانسالی باشد. اگر نتوانید این بحران را کنترل کنید، میتواند برای سالها همراه شما باشد و آسیبهای جبرانناپذیری را به زندیگتان وارد کند. به همین دلیل به محض مطلع شدن از این بحران بهتر است با یک مشاوره با روانشناس صحبت کنید. مدت زمان رفع این بحران مشخص نیست و به توانایی و انگیزه فرد بستگی دارد.
یک دیدگاه